۱۳۹۸/۰۲/۰۳ - - زهی نوشت -
غم هایی از جنس زندگی از جنس آنچه میگذرد و می رنجاند اما روح را صیقل می دهد. ابرهایی که می بارند و آسمان را تیره می کنند اما حس خوب را برای لحظاتی پدید می آورند. نغمه هایی از پیکرِ بی جان فرهاد از دور دستان تا ستاره هایی که روشن بودند و حال روزهاست خاموش شده اند.
هر شب شبِ عاشق کش است و من به وعده های وصالِ تو زنده ام
هوای روی تو دارم ......